هرگاه مرد با ایمان برادر خود را خشمگین ساخت ، میان خود و او جدائى انداخت . [ گویند : حشمه و أحشمه ، چون او را بخشم آورد . و گفته‏اند شرمگین شدن و خشم آوردن را براى او خواست . و آن گاه جدائى اوست ] . [ و اکنون هنگام آن است که گزیده‏هاى سخن امیر مؤمنان علیه السّلام را پایان دهیم ، حالى که خداى سبحان را بر این منّت که نهاد و توفیقى که به ما داد سپاس مى‏گوییم . که آنچه پراکنده بود فراهم کردیم و آنچه دور مى‏نمود نزدیک آوردیم . و چنانکه در آغاز بر عهده نهادیم بر آنیم که برگهاى سفید در پایان هر باب بنهیم تا آنچه از دست شده و به دست آریم در آن برگها بگذاریم . و بود که سخنى پوشیده آشکار شود و از آن پس که دور مینمود به دست آید . و توفیق ما جز با خدا نیست . بر او توکل کردیم و او ما را بسنده و نیکوکار گزار است . و این در رجب سال چهار صد از هجرت است و درود بر سید ما محمد خاتم پیمبران و هدایت کننده به بهترین راه و بر آل پاک و یاران او باد که ستارگان یقین‏اند . ] [نهج البلاغه]
حامدم
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
اشکام و پاک کن ....

مهتاب :: شنبه 86/10/15 ساعت 4:38 عصر

* همیشه فکر می کردم اگه یه روز نباشی می میرم ؛

اما من نمردم !!!!! من داغون شدم

خیلی دلم می خواد بگم فراموشت کردم ......       ولی واقعیت اینه که نمی تونم فراموشت کنم .

 خیلی دلم می خواد خوابتو ببینم ولی از وقتی که رفتی چشمام خیسه و خواب به چشمام نمیاد........

یادته اشکامو پاک می کردی ؟؟؟؟؟!!!! 

 می خوام بخوابم خوابتو ببینم .........اشکامو پاک می کنی ؟؟؟؟؟!!!!

******************************


نوشته های دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

تنها لحظه ناب
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
حامدم
مهتاب
حامدم: گل ناز مامانی همین
Link to Us!

حامدم

Hit
مجوع بازدیدها: 8361 بازدید

امروز: 1 بازدید

دیروز: 0 بازدید

Archive


زمستان 1386

In yahoo

یــــاهـو

Submit mail